آشنایی با انواع حسابداری
«آشنایی با انواع حسابداری»
آنچه در این مقاله میخوانید :
Toggleحسابداری چیست؟
از حسابداری تعاریف مختلفی ارائه شده است. در گذشته عموماً حسابداری را فن شناسایی، ثبت، طبقه بندی، تلخیص و گزارشگری رویدادهای مالی میدانستند. تعاریف جدید، حسابداری را یک سیستم اطلاعاتی میدانند. از این دیدگاه حسابداری را میتوان چنین تعریف نمود:
«حسابداری عبارت است از یک سیستم اطلاعاتی که از طریق شناسایی، طبقه بندی، ثبت تلخیص و گزارشگری رویدادهای مالی، اطلاعات لازم را در اختیار استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری قرار میدهد»
از این دیدگاه، مطابق نمودار زیر حسابداری به مثابه یک سیستم اطلاعاتی تمامی اجزای ضروری یک سیستم را دارد.
پردازش (عملیات حسابداری) |
گزارش های مالی |
رویدادهای مالی |
ورودی سیستم اطلاعاتی حسابداری، رویدادهای مالی است که با انجام عملیات حسابداری بر روی آنها گزارشهای مالی مورد نیاز تهیه و در اختیار استفاده کنندگان قرار میگیرد.
با توجه به مطالب مذکور میتوان «سیستم حسابداری را به عنوان یک سیستم تولیدی فرض کرد که مواد اولیه آن دادهها (اسناد و مدارک مثبته) و محصول آن اطلاعات حسابداری (صورت ها و گزارش های مالی است.»
استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری
«استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری به اشخاصی اطلاق میشود که که انتظار میرود در مورد اطلاعات حسابداری گزارش شده، قضاوت کنند و یا بر مبنای آن تصمیماتی (اقتصادی) اتخاذ نمایند.» یا به عبارت دیگر گروههایی که اطلاعات حسابداری را دریافت و مورد استفاده قرار میدهند، استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری نام دارند. هر یک از این گروه ها متناسب با نیازهای خود اطلاعات متنوعی را مورد استفاده قرار میدهند. به عنوان مثال، نیازهای اطلاعاتی مدیر یک واحد اقتصادی با نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران متفاوت میباشد، زیرا مدیران برای اداره بهتر عملیات واحد اقتصادی به اطلاعات تفضیلی درباره آن واحد نیاز دارند. (برای مثال، مدیران برای تعیین قیمت فروش محصولات خود به اطلاعات هزینه های تولید و بهای تمام شده کالاهای ساخته شده نیاز دارند)، حال آنکه سرمایه گذاران به اطلاعاتی خلاصه شده که بتوان آنها را در زمینه تصمیم گیری های سرمایهگذاری یاری کند، علاقه مند میباشند.
به طور کلی استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری را میتوان به دو گروه طبقه بندی نمود:
- 1. استفاده کنندگان درون سازمانی: گردانندگان و مدیران هر واحد اقتصادی در مقایسه با سایر استفاده کنندگان به اطلاعات بیشتری در مورد آن واحد دسترسی دارند. از طرف دیگر گستردگی و پیچیدگی فعالیت های اقتصادی موجب میشود که مدیران نتوانند بر همه عملیات واحد اقتصادی نظارت مستقیم داشته باشند و از اینرو ناگزیرند خلاصه ای از اطلاعات مربوط به فعالیت های اقتصادی را در اختیار داشته باشند تا بر اساس آن تصمیمات صحیح و به هنگام اتخاذ نمایند.
حسابداران از طریق تهیه گزارش های مالی درون سازمانی به مدیران واحد اقتصادی کمک می کنند. گزارش های مالی درون سازمانی در فواصل زمانی نسبتاً کوتاه تهیه میگردد و در بر دارنده اطلاعات تفضیلی مورد نیاز مدیران میباشد. گزارش های مالی درون سازمانی، مدیران و مسئولان واحد اقتصادی را در زمینه برنامه ریزی، کنترل و تصمیم گیری های اقتصادی کمک مینمایند. «حسابداری مدیریت شاخه ای از حسابداری است که گزارش های مالی درون سازمانی را تهیه میکند و در دسترس مدیران و گردانندگان عملیات قرار میدهد.»
- استفاده کنندگان برون سازمانی: استفاده کنندگان برون سازمانی، افراد خارج از واحد اقتصادی هستند که در موضعی نیستند تا اطلاعات مورد نیاز خود را به طور مستقیم و در شکل مورد دلخواه خود دریافت کنند. این افراد معمولاً دسترسی مستقیم به مدارک و اطلاعات رویدادهای مالی را ندارند ولی علاقه دارند به طور منظم از وضعیت مالی و نتیجه فعالیت های واحد اقتصادی آگاه شوند.گزارش هایی که حسابداری در دسترسی این افراد قرار میدهد، گزارش های برون سازمانی نامیده میشود. «حسابداری مالیکه شاخهای از حسابداری است به تهیه و ارائه گزارشهای مالی مورد نیاز استفاده کنندگان برون سازمانی میپردازد. یا به عبارت دیگری میتوان گفت که حسابداری مالی به تهیه و ارائه اطلاعات مالی برای استفاده کنندگان برون سازمانی میپردازد که هدف اصلی آن، «تهیه صورت های مالی مطابق با استانداردهای حسابداری» است. سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سازمانی های دولتی از قبیل ادارات دارایی، بیمه های تأمین اجتماعی، بورس اوراق بهادار و … عمده ترین گروههای استفاده کنند برون سازمانی به شمار میروند.
گزارش های حسابداری |
استفاده کنندگان |
استفاده کنندگان برون سازمانی |
استفاده کنندگان درون سازمانی |
سازمانهای دولتی |
اعتبار دهندگان |
سایر افراد |
سرمایه گذاران |
مدیران و گردانندگان عملیات |
نکته: حسابداری صنعتی (که به آن حسابداری بهای تمام شده نیز گفته میشود) یک بخش از حسابداری است که اطلاعات مورد نیاز حسابداری مالی و حسابداری مدیریت را فراهم مینماید. هدف حسابداری صنعتی، «تعیین بهای تمام شده محصولات یا خدمات» ارائه شده بوده و این وظیفه را به وسیله ارتباطی دو سویه که با حسابداری مالی و حسابداری مدیریت دارد، انجام میدهد.
در گزارشاتی که حسابداری صنعتی به حسابداری مالی ارائه میکند باید الزامات و استانداردهای حسابداری مالی رعایت شود، در حالی که در گزارشاتی که به حسابداری مدیریت ارائه میشود الزامات و استانداردهای خاصی رعایت نمیگردد.
شکل زیر ارتباط بین حسابداری صنعتی را با حسابداری مالی نشان میدهد.
حسابداری مالی حسابداری صنعتی |
حسابداری مدیریت |
بهای تمام شده محصولات یا خدمات |
توجه: رعایت اصول عمومی و استانداردهای حسابداری توسط حسابداری صنعتی، بستگی به حسابداریهای گزارش گیرنده دارد. چنانچه واحد حسابداری مالی واحد دریافت کننده ارائه اطلاعات باشد، رعایت اصول عمومی و استانداردهای حسابداری توسط حسابداری صنعتی الزامی است، اما اگر واحد حسابداری مدیریت واحد دریافت کننده اطلاعات باشد، الزامی درخصوص رعایت اصول عمومی و استانداردهای حسابداری برای واحد حسابداری صنعتی وجود ندارد.
شاخه های حسابداری شامل موارد زیر میباشد:
- حسابداری مالی
- حسابداری صنعتی (بهای تمام شده)
- حسابداری مدیریت
- حسابداری دولتی
- حسابرسی
حسابداری مالی
حسابداری مالی شاخهای از حسابداری است که علاوه بر نگهداری حساب و فعالیتهای مختلف یک مؤسسه اطلاعات مورد نیاز استفاده کنندگان برون سازمانی نظیر مجامع عمومی شرکتها سرمایهگذاران وام و اعتبار دهندگان دولت و سایر اشخاص ذیحق- ذینفع- و ذیعلاقه را فراهم میآورد.
حسابداری صنعتی (بهای تمام شده)
شاخهای از حسابداری میباشد که در پاسخ به نیاز کارخانجات صنعتی ایجاد و آن نوعی دفترداری صنعتی است که بهای تمام شده تولیدات را با احتساب هزینههای مربوط به ماشینآلات (برآورد قیمت تمام شده) محاسبه و مبنای خوبی برای قیمتگذاری تولیدات در باز میباشد. و این نوع حسابداری قادر است هزینههای واقعی را با دقت هرچه بیشتر بطور مداوم اندازهگیری و با برآوردهای بودجه مقایسه علل مغایرتها و انحرافات را تفسیر و به مدیران مؤسسات گزارش نماید. که این موضوع مدیران را قادر میسازد عملیات مختلف و هزینهها را کنترل عملکرد مدیران اجرایی و سرپرستان فعالیتهای مختلف را به درستی ارزیابی و برنامه آتی مؤسسات را با دقت بیشتری تهیه نماید.
منظور از هزینه یابی و دایره هزینه یابی چیست؟
هزینهیابی عبارت است از تعیین بهای تمام شده کالای ساخته شده و موجودی کالای در جریان ساخت. و منظور از دایره هزینهیابی دایرهای است که مسئولیت نگهداری اسناد و مدارک مرتبط با حسابداری عملیات تولیدی و غیرتولیدی را به عهده داشته و در ضمن وظیفه تجزیه و تحلیل کلیه هزینه های تولیدی، توزیع و فروش جهت ارائه و استفاده مدیریت را به عهده دارد. فعالیتهای دایره هزینهیابی در ارتباط با گذشته، حال و آینده واحد اقتصادی میباشد.
کالای ساخته شده چیست؟
کالایی که با گذراندن مراحل تولید به شکل کامل ساخته شده است و در واقع فرآیند تولید را به شکل کامل طی نموده است را کالای ساخته شده میگویند.
کالای در جریان ساخت چیست؟
کالاهایی که در جریان مراحل تولید قرار گرفتهاند ولیکن کامل نشدهاند و بخشی از فرآیند تولید را طی نمودهاند ولی ساخت آنها تمام نشده است را کالای در جریان ساخت گویند.
منظور از تولید چیست؟
هرگاه مواد اولیه با عبور از یک فرآیند ساخت تغییر شکل دهد و به یک کالای ساخته شده تبدیل شود اصطلاحا ً میگویند تولید صورت پذیرفته است.
به عنوان مثال اگر یک تکه چوب با گذشت از فرآیند برش و اتصال به میز و صندلی تبدیل شود این عمل تولید محسوب میگردد و یا فرآیند تبدیل چند ماده شیمیایی به رنگ تولید محسوب میشود.
البته باید توجه داشت ممکن است کالای ساخته شده یک فرآیند تولید، مواد اولیه تولید دیگر محسوب گردد و در فرآیندی دیگر به یک کالای ساخته شده دیگر تبدیل شود.
بعنوان مثال سنگ آهن که مواد اولیه ذوب آهن میباشد با طی مراحل تولید به ورق آهن و نبشی و اشکال مختلف تبدیل میشود و این کالای ساخته شده یعنی همان ورق آهن مواد اولیه ساخت و تولید میز فلزی، اجاق گاز و سایر موارد قرار خواهد گرفت.
اجزاء و عوامل بهای تمام شده کدام است؟
عوامل اصلی بهای تمام شده به طور کلی3دسته زیر میباشند.
1-مواد اولیه2-دستمزد3-سربار (سایر هزینه های تولید)
1-مواد اولیه
مواد اولیه رکن اصلی تولید کالا و محصول میباشد درضمن میدانید که مواد اولیه تولید خود به دو بخش زیر تقسیم میشود:
الف-1) مواد مستقیم
آن بخش از مواد مصرفی که از کالای ساخته شده جدائی ناپذیر است و مستقیما ً در ساخت کالا نقش دارد را مواد مستقیم گویند به عنوان مثال آرد در ساخت نان مواد مستقیم تولید نان محسوب میگردد.
ب-1) مواد غیرمستقیم
آن بخش از مواد مصرفی که برای تکمیل کالا ضروری میباشد ولیکن به علت مصرف ناچیز آن نتوان آن را به عنوان مواد مستقیم مصرفی تولید طبقه بندی کرد مواد غیرمستقیم محسوب میشود مانند مصرف میخ در ساخت میز و کمد چوبی.
2-دستمزد (کار)
حقوق و حق الزحمهای که در جریان تولید و ساخت برای تبدیل مواد به کالا به کارگران پرداخت میشود را به عنوان دستمزد تولید شناسایی میکنند.
دستمزد نیز به دو بخش زیر تقسیم خواهد شد:
الف-2) دستمزد مستقیم
دستمزدی است که بابت کاری پرداخته میشود که مستقیم صرف تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده انجام میشود.
ب-2) دستمزد غیرمستقیم
دستمزدی است که بابت کاری پرداخت میشود که مستقیما ً در ساخت و ترکیب کالای ساخته شده نقش نداشته است مانند حقوق نگهبانان و سرکارگران کارخانه و …
3-سایر هزینه ها (سربار ساخت)
کلیه هزینه هایی که در جریان تولید اتفاق میافتد ولیکن نمیتوان آنها را به طور مستقیم و مشخص به اقلامی از تولید یا محصولی خاص اختصاص داد به عنوان سربار کارخانه یا سایر هزینه ها شناسایی میشوند نمونههای مشخص این هزینه ها؛ مواد غیرمستقیم تولید، دستمزد غیرمستقیم، هزینه تعمیرات و هزینه های استهلاک ماشین آلات، هزینه بیمه و سایر مواد مشابه میباشد.
1-بخش مواد مستقیم2-بخش دستمزد مستقیم
3-بخش سربار ( سایر هزینه ها) 4-بخش کالای در جریان ساخت
5-بخش کالای ساخته شده
در این فصل ابتدا مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار را شناختیم حال لازم است در ارتباط با کالای در جریان ساخت و کالای فروش رفته نیز اطلاعاتی داشته باشیم تا گزارشاتی را که در حسابداری صنعتی تهیه میشود بهتر بشناسیم.
در حسابداری مؤسسات تولیدی برای آنکه رویدادهای مالی فرآیند تولید را نشان دهند از حساب کالای در جریان ساخت استفاده میکنند و هزینه های مواد، دستمزد و سربار و کالای در جریان ساخت اول دوره را در بدهکار این حساب منظور میکنند این حساب ماهیت بدهکار دارد و در صورتی که کالایی ساخته شد و فرآیند انبار شدن آن آغاز شد عملیات حسابداری انبار کالای ساخته شده را در حساب کالای ساخته شده نشان میدهد یعنی حساب کالای در جریان ساخت بستانکار میشود و حساب کالای ساخته شده بدهکار این حساب نیز ماهیت بدهکار دارد و بابت موجودی کالای ساخته شده اول دوره و کالای ساخته شده طی دوره بدهکار میشود و اگر کالایی فروش رفت بابت قیمت تمام شده کالای فروش رفته بستانکار میشود.
قبل از آنکه گزارشهای حسابداری بهای تمام شده و به خصوص جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته مطرح شود بهتر است با دو اصطالح زیر آشنا شوید.
بهای اولیه
بهای اولیه عبارت است از حاصل جمع هزینههایی که به طور مستقیم (مواد اولیه مستقیم و دستمزد مستقیم) در ساخت کالا به کار میرود.
دستمزد مستقیم+ مواد اولیه مصرفی مستقیم = بهای اولیه
فهرست حسابها در مؤسسات تولیدی و حسابداری صنعتی:
میدانید در مؤسسات تولیدی همچون سایر مؤسسات (خدماتی و بازرگانی) به جهت گزارشگری، اطلاعات مالی باید جمع آوری، شناسایی و به منظور ثبت در دفاتر روزنامه، و انتقال به حسابهای دفتر کل کدگذاری شوند بنابراین لازم است فهرست مناسب حسابها تهیه شود و حسابها به شکلی کدگذاری شوند که جریان و ارتباط هزینهها و مخارج را به طور مستقیم با افراد مسئول هزینه نشان دهد.
با در نظر داشتن موارد فوق الذکر به طور معمول فهرست حسابها به دو قسمت کلی زیر تقسیم میگردد.
1-حسابهای ترازنامه ای یعنی در واقع دارائیها، بدهیها و سرمایه
2-حسابهای صورت حساب سود و زیان یعنی فروش، بهای تمام شده فروش رفته، سایر درآمدها و هزینهها
ارتباط بین حسابهای مالی و حسابهای صنعتی
در فصول ابتدای کتاب به ارتباط واحد حسابداری مالی و واحد حسابداری صنعتی اشاره داشتیم حال بهتر است به موضوع کلی عمیقتر بپردازیم و ارتباط حسابهای مالی و حسابهای صنعتی را بررسی کنیم. بطور کلی حسابهایی که در واقع نشان دهنده عملیات ساخت و تولیدیمیباشند عبارتند از :
1-حساب کنترل مواد
2-حساب کنترل حقوق و دستمزد
3-حساب کنترل سربار کارخانه
4-حساب کالای در جریان ساخت
5-حساب کالای ساخته شده .
حسابهای فوق الذکر در واقع جریان هزینهها را از اولین مرحله یعنی درخواست مواد خام تا زمان تعیین بهای تمام شده کالای فروش نشان میدهند. به شکل زیر که چرخه و ارتباط حسابهای مذکور را نشان میدهد توجه کنید.
اگر بخواهیم ارتباط حسابهای فوق الذکر را به صورت خالصه بیان کنید به صورت جدول زیر خواهد بود.
توجه داشته باشید که مانده حسابهای کنترل مواد، کالای در جریان ساخت و حساب کالای ساخته شده نشان دهنده موجودیها در پایان دوره مالی میباشند.
منظور از طبقه بندی هزینهها براساس ارتباط آنها با تولید محصول چیست؟
درحسابداری صنعتی، هزینهها براساس ارتباط آنها با تولید به2گروه الف) مستقیم ب) غیرمستقیم تقسیم میشوند.
الف-2) هزینههای مستقیم
همچنانکه مشخص میباشد هزینههایی میباشند که ارتباط مستقیم با تولید دارند و میتوان آنها را در کالاهای تولید شده مشخص نمود یا به مرحلهای از ساخت یا سفارش تولید ارتباط داد. مشخص ترین این هزینه ها مواد اولیه و دستمزد مستقیم تولید می باشد. موادی که مستقیما ً در تولید یک کالا نقش دارند مواد مستقیم تولید میباشند به عنوان مثال چوبی که در ساخت میز و صندلی، چرمی که در ساخت کفش و یا شیری که در ساخت بستنی به کار میرود مواد مستقیم تولید میباشند و یا دستمزد کارگرانی که در خط تولید کار میکنند و در تولید کالا نقش دارند دستمزد مستقیم تولید محسوب میشود.
ب-2) هزینه ای غیرمستقیم
هزینههای غیرمستقیم هزینههایی میباشند که در تولید محصول نقش اصلی را نداشته هرچند برای تولید محصول لازماند و برای ساخت محصول ایجاد میشوند لیکن ارتباط مستقیمی با محصول ندارند. این هزینهها را به سادگی نمیتوان به یک مرحله از ساخت و یا یک سفارش معین و مشخص ارتباط داد هرچند که این هزینهها در طی تولید صورت پذیرفتهاند مانند هزینههای سوخت و برق مصرفی سالن و کارگاه تولید، روغن مصرفی جهت ماشین آلات تولیدی و سایر موارد مشابه و یا حقوق و دستمزد غیرمستقیم پرداختی در جهت تولید مانند حقوق سرکارگران و یا نگهبانان که به عنوان هزینههای غیرمستقیم شناسایی میشوند و یا هزینه استهلاک ساختمان کارخانه که نمیتوان آن را به یک تولید مشخص مرتبط کرد نمونههایی از هزینههای غیرمستقیم میباشند مواد غیرمستقیمی که در جهت تولید مصرف میشوند نیز میتوانند به عنوان هزینههای غیرمستقیم تلقی شوند موادی مانند چسب مصرفی در ساخت کفش و یا میخ در ساخت میز و صندلی مواد غیرمستقیم تولید محسوب میشوند البته همچنانکه اشاره شد وجود این هزینهها گاهی الزامی است ولی به دلیل ناچیز بودن و یا غیرقابل تفکیک بودن به یک محصول آنها را به عنوان هزینههای غیرمستقیم شناسایی میکنند به هزینههای غیرمستقیم سربار ساخت یا سربار تولید نیز گفته میشود.
منظور از طبقهبندی هزینهها براساس ارتباط آنها با تغییر حجم و تعداد تولید چیست؟
در این طبقه بندی که خود به سه گروه تقسیم میشود ارتباط تغییر هزینه با تغییر در حجم تولید بررسی میگردد. باید بدانید برخی از هزینهها تغییر مقدار و تعداد تولید اثری بر آنها نخواهد داشت و برخی دیگر با تغییر در حجم تولید تغییر خواهند کرد که با توجه به این شرایط هزینه ها به3گروه الف) هزینههای ثابت ب) هزینههای متغیر ج) هزینههای نیمه متغیر تقسیم میشوند.
الف-3) هزینههای ثابت
هزینههای ثابت هزینههایی میباشند که با تغییر حجم تولید تا سطح مشخصی از تولید تغییر نخواهند کرد. باید بدانید که به طور کلی هزینه های ثابت دارای مشخصاتی میباشد که هرگاه این خصوصیات در هزینه مشاهده شد میتوان آنرا به عنوان این گروه از هزینه ها طبقه بندی کرد.
اول آنکه: این هزینهها در سطوح مختلف تولید در کل ثابت میباشند.
دوم آنکه: سهم هزینه ثابت یک واحد کالا با افزایش تعداد تولید کالا کاهش مییابد و برعکس
سوم آنکه: کنترل وقوع این هزینهها از طریق مدیران اجرایی صورت میپذیرد.
نمونه بارز و مشخص این هزینهها: حقوق مدیران تولید، استهلاک ساختمان و ماشین آلات، بیمه ساختمان و ماشین آلات، اجاره محل کارخانه و سایر موارد مشابه میباشد.
وظیفه دایره برنامه ریزی تولید چیست؟
این واحد همچنانکه از نامش پیداست قبل از آنکه عملیات تولید یک سفارش یا مراحل تولید آغاز شود با توجه به زمان استاندارد ساخت محصول اقدام به برنامه ریزی می نماید تا بتوان مقایسهای بین بودجه دستمزد (دستمزد پیش بینی شده) و هزینههای واقعی دستمزد انجام داد و در واقع ارائه برنامه تولید و کنترل هزینههای دستمزد را امکان پذیر مینماید.
در ضمن با مقایسه ساعت کار واقعی انجام شده با ساعت کار استاندارد میتوان انحرافات کارایی کارگران را که ممکن است ناشی از خرابی دستگاه یا کمبود و مواد اولیه و سایر موارد باشد را تعیین نمود چرا که فرمول ساعت واقعی انجام کار/ ساعت استاندارد انجام کار، نشان دهنده کارایی میباشد. به عنوان مثال اگر ساعات واقعی انجام یک کار5511 و ساعات استاندارد انجام کار 5111باشد بیانگر این موضوع است که ساعات واقعی انجام کار11% بیش از ساعت استاندارد انجام کار میباشد. (111% یا1/1= ) که باید موضوع پیگیری شود.
هزینههای سربار در حسابداری صنعتی و تولید یکی از اجزاء اصلی تشکیل دهنده بهای تمام شده، سربار ساخت میباشد
سربار در واقع هزینههایی میباشند که مستقیماً در ساخت کالا و تولید محصول دخالت ندارند و به راحتی نمیتوان تحمل این هزینهها را به تولید کالا یا محصولی خاص یا سفارشی مشخص مرتبط دانست.
باید توجه داشته باشید هزینههای مستقیمی را نیز که میتوان آنها را مستقیماً شناسایی کرد ولی ارتباط دادن آنها به کالایی مشخص یا به سفارشی خاص منطقی و مقرون به صرفه نباشد را نیز گاهی به عنوان سربار ساخت طبقه بندی کنند. برای نمونه از هزینهها میتوان به نخ در دوخت لباس و یا چسب و میخ در نجاری و یا اسانس در صنایع مواد غذایی اشارهای داشت هرچند این هزینهها در ساخت و تولید محصول نقش دارند ولی مصرف آنها بسیار کم و ناچیز است بنابراین مصرف آنها به عنوان سربار شناسایی میگردد.
در ابتدای فصل به نمونههایی از هزینههای سربار که عموماً در اکثر مؤسسات تولیدی وجود دارد اشاره مینمائیم. مشخص ترین هزینههای سربار به صورت زیر خواهند بود:
1-هزینه استهلاک ساختمان کارخانه
2-هزینه اجاره ساختمان کارخانه
3-هزینه بیمه اجتماعی سهم کارفرما
4-هزینه سوخت کارخانه
5-هزینه روشنایی کارگاه و کارخانه
6-هزینه حقوق سرپرستان
حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت در اوایل دهه 50 میلادی قرن حاضر شکل گرفت و وظیفه آن در آغاز این بود که اطلاعاتی را برای مقاصد حسابداری مالی و حسابداری صنعتی در روال عادی عملیات تهیه نماید و با کاربرد روشهای ویژه برای تصمیمگیریهای مدیریت آماده کند. اما با ابداع مدلهای تصمیمگیری مبتنی بر اطلاعات و پیدایش روشهای برنامهریزی ریاضی عملیات و تکنیکهای تحلیلی ارزیابی و کنترل و ت و توسعه دانش و تکنولوژی اطلاعات در دهههای 60 و 70 موجب شد که حسابداری مدیریت توسعه و اموری چون تجربه و تحلیل تولید و بهای تمام شده و روشهای برنامهریزی عملیات تهیه بودجه عملیات تهیه بودجه نقدی و سرمایهای مدیریت موجودیها و مدلهای قیمت گذاری را شامل شود.
حسابداری دولتی
حسابداری دولتی بطور خلاصه یعنی سیستمی که بتواند درآمدها و هزینههای دولت و سازمانهای دولتی را ثبت و ضبط نموه و درآمدهای واقعی را با مبلغ پیش بینی مقایسه کنترل مخارج دولت را در محدوده اعتبارات مصوب در بودجه امکانپذیر و در مجموع نتایج درآمد و هزینههای دولت را گزارش نماید یا به عبارتی دیگر
الف- درآمد و مخارج دستگاههای دولتی را در قالب برنامهها و فعالیتها نگهداری میکند و با پیش بینیهای مصوب در بودجه تطبیق میدهد.
ب- اطلاعات و صورتحسابها و گزارشات را برای تصمیمگیری مدیران آماده میکند.
ج- بررسی و کنترل صحت عمل و کفایت کارگزاران امور مالی دولت را ممکن میسازد.
د- سرانجام گزارشهایی را از وضع اداره امور مالی کشور فراهم میآورد که تجزیه و تحلیل طرحها و برنامههای کلی دولت را ممکن میسازد.
حسابرسی (Auditing)
حسابرسی فرآیندی منظم و با قاعده (سیستماتیک) جهت جمعآوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مدیریت در ارتباط با فعالیتها و وقایع اقتصادی، به منظور تعیین درجه انطباق این ادعاها و اظهارات با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به افراد ذینفع است.
عبارت فرآیند منظم و با قاعده دلالت بر آن دارد که فعالیت حسابرسی براساس برنامهریزی مناسب انجام میشود که بر مبنای آن مجموعهای از شواهد مربوط جمعآوری و ارزیابی میگردد و از این طریق اهداف حسابرسی تحقق مییابد. جمعآوری و ارزیابی بی طرفانه شواهد، پایه و اساس فرآیند حسابرسی است. اگر چه نوع و ماهیت شواهد و معیارهای ارزیابی میتواند بین انواع مختلف حسابرسی متفاوت باشد، اما تمام حسابرسیها بر محور جمعآوری و ارزیابی شواهد متمرکز است. موضوع مورد رسیدگی از یک سری ادعا (اظهارات) مربوط به فعالیتها و وقایع اقتصادی تشکیل شده است.
پیش نیاز حسابرسی، وجود یک سری معیار از پیش تعیین شده و مشخص است که حسابرس براساس آن بتواند شاهد را ارزیابی و بر پایه آنها اظهارنظر کند. این معیار مشخص، استانداردهای حسابداری میباشد، که در صورت نبود آن حسابرس هیچگونه معیاری برای تشخیص ارایه منصفانه صورتهای مالی ندارد.
مهمترین و با ارزش ترین خدمت حرفه حسابرسی، اظهارنظر مستقل درباره مطلوبیت صورتهای مالی و گزارش نتایج به افراد ذینفع است.
حسابداری حرفه ای و حسابرسی
افزایش متعدد موارد استفاده از گزارشات مالی به حسابداری نقش اجتماعی بخشید که این نقش را حسابداران شاغل در مؤسسات نمیتوانستند به درستی ایفاد کنند زیرا رابطه استخدامی آنان منوط به پذیرش نظارت مدیران مؤسسات داشت و از طرفی هم اشتغال آنان در مؤسسات نوعی جانبداری طبیعی را به همراه میآورد در نتیجه گزارشات و صورتهای مالی آنان نمیتوانست برای استفاده کنندگان قابل اعتماد باشد برای جلب استفاده کنندگان مجامع و مراجع و شرکتها و مؤسسات حسابداران درستکار و دارای مهارت و صلاحیت تخصصی را انتخاب کردند و به آنان مأموریت دادند که با رسیدگی به اسناد و مدارک و حسابهای مؤسسات هرگونه تقلب و سوء استفاده را کشف و نسبت به درستی و قابلیت قبول صورتها و گزارشات بی طرفانه اظهار نظر کنند. حسابداران حرفهای که این وظیفه را به عهده دارند حسابرسی و کاری را که انجام میدهند حسابرسی میگویند.
حسابداری مالیاتی (Tax Accounting)
امروزه با توجه به تغییر قوانین در مرور زمان تسلط بر حسابداری مالیاتی بدون داشتن دانش استانداردهای حسابداری میسر نمیباشد. امروزه در اکثر کشورهای جهان درآمد یک کشور از طریق اخذ مالیات صورت میپذیرد. در سنوات اخیر با توجه به تحریمهایی که در کشور ما صورت گرفته درآمد دولت ایران نیز در حوزة مالیاتی بیشتر شده است و لذا با توجه به تغییرات قوانین مالیاتها که از ابتدای سال 1395 بوده کاملاً مشخص میباشد که منبع درآمدی دولت بیشتر به سمت حوزه مالیاتی سوق پیدا کرده است. برای این موضوع در هر شرکت یا صنفی که مشغول به فعالیت میباشد علاوه بر حسابدار که مشغول به انجام امور حسابداری مالی شرکت است یک نفر به عنوان مشاور مالیاتی یا حسابدار مالیاتی مشغول به کار است. این حوزه نیاز به یک تخصص فوقالعاده ویژه دارد که صرفاً با خواندن خود قوانین مالیاتی یا گاهاً با خریدن یک کتاب قانون و مطالعة آن، یک فرد به عنوان مشاور مالیاتی یا متخصص در حوزه مالیاتی نمیتواند تمام امور مربوطه را مشاوره و راهنمایی نماید.
پس اگر نتیجه گیری کنیم یک سری رویدادهای مالی در هر شرکتی رخ میدهد که توسط حسابداران آن مجموعه ثبت، ضبط و بایگانی میگردد و نحوه گزارش گیری آن برای مدیران داخلی آن شرکت براساس سلیقه آن مدیر و نحوه گزارش گیری آن به سازمان امور مالیاتی براساس قوانین و مقررات مربوطه میباشد. لذا حسابدار مالیاتی باید تخصص در زمینة قوانین و مقررات مالیاتی داشته و بر آخرین بخش نامه ها و دستورالعمل های مالیاتی مسلط باشد.
حسابداری شرکتها
شرکت چیست؟
شرکت عبارتست از اجتماع دو یا چند نفر که هر یک امکاناتی را (اعم از وجه نقد، وسال و ماشینآلات و غیره) با خود به درون اجتماع مذکور آورده و به منظور کسب سود، فعالیت مشترکی را انجام داده و منافع را به نسبتهای معین تقسیم میکنند. در قانون تجارت تعریف صریح و روشن از شرکت وجود ندارد. اما به موجب قانون مدنی شرکت عبارتست از: اجتماع حقوق مالکان متعدد در شیئی واحد به نحوه اشاعه.
بر این اساس، هریک از افراد تشکیل دهنده شرکت را «شریک» یا «سهامدار» میگویند.
عناصر تشکیل دهنده شرکت:
- همکاری دو یا چند نفر (تعدد شرکا)
- آوردن حصه یا سهم الشرکه یا سرمایه مناسب (آورده نقدی و غیر نقدی)
- ماهیت حقوقی شرکت
- طرز تقسیم سود و زیان
انواع شرکتهای تجاری
طبق قانون تجارت ایران، شرکتهای تجاری به هفت قسم است:
- شرکت تضامنی: به موجب ماده 116 قانون تجارت، شرکت تضامنی شرکتی است که در تحت اسم مخصوص برای امور تجارتی بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل میشود؛ اگر دارایی شرکت برای تأدیه تمام فروض کافی نباشد، هریک از شرکا مسئول پرداخت تمام فروض شرکت است.
- شرکت سهامی: به موجب ماده 1 قانون تجارت، شرکت سهامی شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام، محدود به مبلغ اسمی سهام آنان است.
- شرکت تعاونی: به موجب ماده 2 قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران (مصوب سال 1370) شرکتهایی که با رعایت مقررات این قانون تشکیل و به ثبت برسند، تعاونی شناخته میشوند.
- شرکت با مسئولیت محدود: به موجب ماده 94 قانون تجارت، شرکت با مسئولیت محدود شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجارتی تشکیل شده و هریک از شرکا بدون این که سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده باشد، فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول فروض و تعهدات شرکت است.
- شرکت مختلط غیرسهامی: به موجب ماده 141 قانون تجارت، شرکت مختلط غیرسهامی شرکتی است که برای امور تجارتی تحت اسم مخصوص بین یک یا چند نفر شریک ضامن (با مسئولیت تضامنی) و یک یا چند نفر شریک با مسئولیت محدود بدون انتشار سهام تشکیل میشود.
- شرکت مختلط سهامی: به موجب ماده 162 قانون تجارت، شرکت مختلط سهامی شرکتی است که در تحت اسم مخصوص بین یک عدد شرکا سهامی و یک یا چند نفر شریک ضامن تشکیل میشود.
- شرکت نسبی: به موجب ماده 183 قانون تجارت، شرکت نسبی شرکتی است که برای امور تجارتی و در تحت اسم مخصوص بین دو یا چند نفر تشکیل و مسئولیت هریک از شرکا به نسبت سرمایهای است که در شرکت گذاشته است.
دیدگاهتان را بنویسید