حسابداری موجودی مواد و کالا
- مسائل تخصیص بهای تمام شده موجودیها
- روشهای تخصیص بهای تمام شده موجودیها
- قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش
جایگاه موجودیهای مواد و کالا در صورتهای مالی
یکی از اهداف حسابداری موجودی مواد کالا شناخت صحیح هزینه برای تطابق مستقیم با فروش است. موجودیهای مواد و کالا اغلب بخش عمدهای از داراییهای یک واحد تجاری را تشکیل می دهند. هر گونه تغییرات در ارزشیابی آنها اثر مستقیم بر ترازنامه و سود و زبان دارد. به بیان دیگر، اگر پیش نمایی شوند، از یک سو، موجب متورم شدن ترازنامه و از سوی دیگر، منجر به بیش نمایی سود خالص و رقیق شدن حقوق صاحبان سرمایه میگردند. عکس آن نیز صادق است، یعنی در صورتی که کم نمایی شوند، از یک سو، موجب ایجاد اندوختهی مخفی در ترازنامه و از سوی دیگر، منجر به کم نمایی سود خالص میگردند.
طبقه بندی موجودیهای مواد و کالا
بسته به نوع واحد تجاری انواع موجودیها وجود دارند. چنانچه در یک طبقه بندی سه نوع واحد تجاری وجود داشته باشد. یعنی، واحدهای خدماتی، تجاری و تولیدی، حسب مورد ممکن است یا موجودیها وجود نداشته باشند یا در صورت وجود به انواع متفاوتی باشند. در واحدهای خدماتی که فعالیت عمده آنها ارائه خدمات محسوب میشود، معمولاً موجودیهای مورد نظر در سایر انواع واحدهای تجاری وجود ندارند. در واحدهای تجاری عمدتاً کالا وجود دارد. در اینگونه واحدها کالا به قصد فروش تحصیل میشود و معمولاً بدون تغییرات یا با انجام تغییرات جزئی به مشتریان عرضه میشود. در واحدهای تولیدی معمولاً کالا تحصیل نمیشود، بلکه عمدتاً کالا تولید می.شود. یعنی، مواد از سایر واحدها تحصیل میشود و این گونه واحدها با انجام عملیات آنها را به کالاهای ساخته شده تبدیل مینمایند. به بیان دیگر، میتوان گفت در واحدهای خدماتی موجودی مواد و کالا وجود ندارد و در واحدهای تجاری صرفاً موجودی کالا وجود دارد و بالاخره آنکه در واحدهای تولیدی انواع موجودیها شامل مواد، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده، وجود دارند.
سیستمهای نگهداری موجودیهای مواد و کالا
آنچه در این مقاله میخوانید :
Toggleبه طور کلی دو نوع سیستم نگهداری موجودیهای مواد و کالا وجود دارد، یکی سیستم دائمی و دیگری سیستم ادواری است. تحت سیستم دائمی، ثبت مستمر تغییرات در موجودیهای مواد و کالا در حساب موجودیهای مواد و کالا صورت میگیرد. یعنی، تمامی خریدها و فروشهای کالا به طور مستقیم در حساب موجودیهای کالا ثبت میشوند. ویژگیهای یک سیستم دائمی موجودیها را میتوان به قرار زیر مشخص نمود:
- تحصیل انواع موجودیهای مواد و کالا به جای آنکه در حساب خرید منظور شود، در حساب موجودی مواد و کالا ثبت میشود.
- هزینه حمل به داخل، برگشت از خرید و تخفیفات و تخفیفات نقدی خرید در حساب موجودی مواد و کالا ثبت میشوند.
- بهای تمام شده کالای فروش رفته برای هر مورد فروش شناسایی میشود.
- مدارک حسابداری در خصوص موجودیهای مواد و کالا به روز میباشند. به بیان دیگر، صرف نظر از کسریها و اضافات، مدارک حسابداری میزان و مبلغ موجودیهای مواد و کالای انبار را نشان میدهند.
تحت سیستم ادواری، کمیت موجودیهای مواد و کالای در دسترس صرفاً به صورت دورهای تعیین میشود. تمامی موارد تحصیل موجودیها در طول دوره ی مالی به بدهکاری حساب خرید منظور میشود و هنگام فروش، هیچگونه بهای تمام شده کالای فروش رفته شناسایی نمی شود. در پایان دوره ی ،مالی بهای تمام شده کالای فروش رفته از طریق جمع کردن خرید و موجودی کالای اول دوره و کسر کردن موجودی کالای پایان دوره از این جمع، بدست میآید. از ضروریات این نوع سیستم نگهداری موجودیهای مواد و کالا، انجام انبار گردانی و شمارش موجودیهای مواد و کالا در پایان دوره ی مالی است. بنابراین، در صورتی که در این سیستم، انبار گردانی و شمارش موجودیهای مواد و کالا در پایان دوره ی مالی صورت نگیرد، نمیتوان بهای سال تمام شده کالای فروش رفته، جهت تطابق با فروش آن دوره مالی را محاسبه نمود.
مثال 1: فرض کنید که شرکت حاصل تعداد 2.000 واحد کالای 1.000ریالی در ابتدای سال مالی ٨٦ داشته است، و در طول سال مالی ٨٦ تعداد 8.000 واحد کالا به مبلغ هر واحد 1.000 ریال به طور نقد تحصیل نموده و تعداد 7.000 واحد کالا به مبلغ هر واحد 1.200 ریال به طور نقد به فروش رسانده است.
ثبتهای لازم در دو نوع سیستم نگهداری موجودیها به قرار زیر خواهد بود:
سیستم دائمی
موجودی کالا 8.000.000 (1.000×8.000)
وجوه نقد 8.000.000
وجوه نقد 8.400.000 (1.200×7.000)
فروش کالا 8.400.000
بهای تمام شده کالای فروش رفته 7.000.000 (1.000×7.000)
موجودی کالا 7.000.000
سیستم ادواری
خرید کالا 8.000.000 (1.000×8.000)
وجوه نقد 8.000.0000
وجوه نقد 8.400.000
فروش کالا 8.400.000
موجودی کالای پایان دوره1 3.000.000 1.000×(7.000 – 8.000 + 2.000)
بهای تمام شده کالای فروش رفته 7.000.000 (2)
خرید کالا 8.000.000
موجودی کالای اول دوره 2.000.000
(1) این ثبت در پایان سال مالی انجام میشود.
(3.000.000 – 2.000.000 + 8.000.000) (2)
کسری و اضافی موجودی کالا
در صورتی که سیستم نگهداری کالا دائمی باشد، پس از انباگردانی هرگونه کسری یا اضافی در موجودی کالا مشخص میگردد که حسب مورد شناسایی و در صورت سود و زیان گزارش میشود. گفتنی است که در این سیستم معمولاً کسری و اضافی موجودی کالا به عنوان سایر هزینهها و درآمدهای عملیاتی گزارش میشود. چنانچه سیستم نگهداری کالا ادواری باشد تشخیص کسری یا اضافی مشکل است. لذا، اثر آن در بهای تمام شده کالای فروش ملحوظ میشود. البته در موارد نادر، در صورتی که بتوان در این سیستم کسری یا اضافی را مشخص نمود، همانند سیستم نگهداری دائمی در بخش سایر هزینهها و درآمدهای عملیاتی گزارش میشود.
سیستم های ثبت موجودی کالا در شرکتهای بازرگانی
دو سیستم به نامهای «سیستم ادواری» و «سیستم دائمی» برای ثبت و نگهداری موجودی کالا وجود دارد. به شرح زیر:
سیستم های ثبت موجودی کالا
سیستم ثبت ادواری سیستم ثبت دائمی
1. کالای خریداری شده به بدهکار حساب خرید کالا منظور میشود. | 1. کالای خریدار شده به بدهکار حساب موجودی کالا منظور میشود. |
2. برگشت از خرید و تخفیفات، و کلیه مخارج قابل احتساب به بهای تمام شده کالا (مانند مخارج حمل به داخل)، در حسابهای جداگانه منظور میشود. | 2. برگشت از خرید و تخفیفات، و کلیه مخارج قابل احتساب به بهای تمام شده کالا (مانند مخارج حمل به داخل)، در حساب موجودی کالا منظور میشود. |
3. بهای تمام شده کالای فروش رفته، در هنگام فروش قابل شناسایی نمیباشد. | 3. بهای تمام شده کالای فروش رفته، در هنگام فروش قابل شناسایی میباشد. |
4. تعداد و ارزش موجودی کالا و بهای تمام شده کالای فروش رفته (بتکف)، تنها در پایان دوره پس از انبار گردانی موجودی کالا مشخص میشود، بنابراین انبار گردانی در این روش ضروری است. | 4. تعداد و ارزش موجودی کالا و بهای تمام شده کالای فروش رفته (بتکف)، در هر لحظه از زمان قابل شناسایی میباشد، بنابراین انبار گردانی در این روش جهت کنترل انبار میباشد. |
5. کسری یا اضافی موجودی کالا قابل شناسایی نیست، ولی به طور اتوماتیک بر سود (زیان) ناویژه اثر میگذارد. | 5. کسری یا اضافی موجودی کالا قابل شناسایی میباشد. در این شرایط، باید حساب موجودی کالا طبق انبار گردانی تعدیل گردد و کسری یا اضافی موسسه حسابرسی راهبرد اندیشان موجودی کالا به عنوان سایر هزینهها و درآمدهای عملیاتی گزارش شود. (البته به شرطی که ناچیز و عادی باشد.) |
6. به طور کلی، حساب موجودی کالا در طی دوره هیچ تغییر نمیکند و فقط در پایان دوره، با یک ثبت اصلاحی به وسیله حساب خلاصه سود و زیان، مانده اول دوره موجودی بسته و مانده پایان دوره موجودی افتتاح میشود. | 6. به طور کلی، حساب موجودی کالا در طی دوره، به وسیله هر ورود و خروج کالا تغییر کرده و برای مانده پایان دوره آن ثبتی زده نمیشود. |
آن چه که گفته شد را میتوان در ثبتهای زیر خلاصه کرد:
سیستم ثبت ادواری سیستم ثبت دائمی
خرید کالا با فرض نسیه بودن
خرید کالا (کلیه تخفیفات- قیمت خرید) × موجودی کالا (کلیه تخفیفات- قیمت خرید) ×
حسابهای پرداختنی × حسابهای پرداختنی ×
پرداخت مخارج قابل احتساب به بهای تمام شده کالا مانند حمل به داخل، گمرکی و …
هزینه مربوطه × موجودی کالا ×
وجه نقد × وجه نقد ×
برگشت کالای خریداری شده به علت عیب و نقص و …
حسابهای پرداختنی × حسابهای پرداختنی ×
برگشت از خرید و تخفیفات × موجودی کالا ×
عدم برگشت کالای خریداری شده به علت عیب و نقص ولی دریافت تخفیف آن
حسابهای پرداختنی × حسابهای پرداختنی ×
برگشت از خرید و تخفیفات × موجودی کالا ×
تسویه بدهی در دوره تخفیفات نقدی (استفاده از تخفیفات نقدی)
حسابهای پرداختنی × حسابهای پرداختنی ×
وجه نقد × وجه نقد ×
تسویه بدهی در دوره بعد از تخفیفات نقدی (عدم استفاده از تخفیفات نقدی)
حسابهای پرداختنی × حسابهای پرداختنی ×
تخفیفات نقدی استفاده نشده خرید کالا × تخفیفات نقدی استفاده نشده خرید کالا ×
وجه نقد × وجه نقد ×
فروش کالا با فرض نسیه بودن
حسابهای دریافتنی × حسابهای دریافتنی ×
فروش (کلیه تخفیفات- قیمت فروش) × فروش (کلیه تخفیفات- قیمت فروش) ×
بهای تمام شده کالای فروش رفته ×
موجودی کالا ×
پرداخت مخارج حمل کالای فروش رفته
هزینه حمل به خارج × هزینه حمل به خارج ×
وجه نقد × وجه نقد ×
برگشت کالای فروش رفته به علت عیب و نقص و …
برگشت از فروش و تخفیفات × برگشت از فروش و تخفیفات ×
حسابهای دریافتنی × حسابهای دریافتنی ×
موجودی کالا ×
بهای تمام شده کالای فروش رفته ×
عدم برگشت کالای فروش رفته به علت عیب و نقص ولی اعطای تخفیف آن
برگشت از فروش و تخفیفات × برگشت از فروش و تخفیفات ×
حسابهای دریافتنی × حسابهای دریافتنی ×
تسویه طلب در دوره تخفیفات نقدی (استفاده خریدار از تخفیفات نقدی)
وجه نقد × وجه نقد ×
حسابهای دریافتنی × حسابهای دریافتنی ×
تسویه طلب در دوره بعد از تخفیفات نقدی (عدم استفاده خریدار از تخفیفات نقدی)
وجه نقد × وجه نقد ×
تخفیفات نقدی استفاده نشده فروش کالا × تخفیفات نقدی استفاده نشده فروش کالا ×
حسابهای دریافتنی × حسابهای دریافتنی ×
شماره فیزیکی کالای پایان دوره (انبار گردانی)
خلاصه سود و زیان × ثبتی نیاز ندارد مگر اینکه کالای پایان دوره طبق شمارش برابر با طبق
موجودی کالا (اول دوره) × دفاتر نباشد که در این صورت باید با یک ثبت اصلاحی، مانده دفاتر را
موجودی کالا (پایان دوره طبق شمارش) × به شمارش برسانیم و اختلاف آن را در حساب اضافی و کسری موجودی
خلاصه سود و زیان × کالا ثبت کنیم.
تهیه “T” موجودی کالا
موجودی کالا در سیستم ادواری موجودی کالا در سیستم دائمی
بهای کالای اول دوره × بهای کالای اول دوره ×
بهای کالای پایان دوره (افتتاح) × × بهای کالای اول دوره (بستن) خرید کالا در طی دوره × × برگشت کالای خریداری
بهای کالای پایان دوره طبق سفارش × مخارج قابل احتساب به بهای کالا × شده یا عدم برگشت ولی
استفاده از تخفیفات آن
برگشت بهای کالای فروش رفته × × بهای کالای فروش رفته اضافی موجودی کالا × × کسری موجودی کالا
|
بهای کالای پایان دوره طبق شمارش ×
مسایل تخصیص بهای تمام شده موجودی
میزان کالای فروش رفته یا مواد مصرف شده با میزان کالا و مواد خریداری شده یا کالای تولید شده در یک دوره مالی خاص برابر نیست، لذا میزان موجودی مواد و کالا تغییر می نماید.
در این راستا، بهای تمام شده کالای آماده برای فروش با بهای تمام شده مواد آماده برای مصرف باید به کالای فروش رفته یا مواد مصرف شده و میزان موجودیهای مواد و کالای پایان دوره مالی اختصاص یابد. بنابراین، از حاصل جمع بهای تمام شده موجودی کالای اول دوره و بهای تمام شده خرید طی دوره، بهای تمام شده کالای آماده برای فروش به دست میآید و در صورتی که از آن بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره کسر شود، بهای تمام شده ی کالای فروش رفته به دست میآید. در این راستا، برای تخصیص بهای تمام شده موجودیها، سه مسأله زیر مطرح میشود:
- آمار موجودیهای مواد کالا،
- بهای تمام شده خرید موجودیهای مواد و کالا، و
- روشهای تخصیص بهای تمام شده موجودیهای مواد کالا و فرض جریان هزینه.
آمار موجودیهای مواد و کالا
مهمترین گام در تعیین آمار موجودیهای مواد و کالا تعیین زمان شناخت خرید موجودیها است.
خرید کالا باید هنگام انتقال مالکیت قانونی کالا به خریدار، ثبت شود. با این حال، رویه عمومی، ثبت تحصیل کالا، هنگامی است که کالا دریافت میشود، به خاطر آنکه برای خریدار، تعیین زمان دقیق انتقال قانونی مالکیت هر خرید مشکل است. افزون بر این، هیچگونه اشتباه با اهمیتی احتمالاً از یک چنین رویهای ناشی نمیشود، مشروط بر آنکه پیوسته به کار گرفته شود. به طور کلی، میتوان گفت چنانچه مزایا و مخاطرات کالا به خریدار انتقال یافته باشد باید توسط خریدار ثبت شود. در ادامه بحث تعیین آمار موجودیهای مواد و کالا، کالای در راه، کالای امانی، فروشهای خاص و اثر اشتباهات بر موجودی کالا تبیین میشود.
الف- کالای در راه
چنانچه کالای خریداری شده تا پایان سال مالی دریافت نشده باشد، و بر اساس فوب(FOB )نقطه حمل ارسال شده باشد، مالکیت آنها هنگام تحویل کالا توسط فروشنده به شرکت حمل کننده به خریدار منتقل میگردد. به دلیل آنکه مزایا و مخاطرات آن هنگام تحویل کالا به شرکت حمل کننده، از فروشنده به خریدار انتقال می یابد. اما اگر کالا بر اساس فوب مقصد ارسال شود، مالکیت هنگام تحویل کالا توسط شرکت حمل کننده به خریدار، از فروشنده به خریدار انتقال مییابد.
در مواردی که، کالای در راه وجود داشته باشد، اگر فوب نقطه حمل باشد، هنگام حمل کالا توسط شرکت حمل کننده، خریدار باید در پایان دوره مالی آن را به عنوان موجودی کالای خود به حساب آورد. چنانچه خریدار، اینگونه خریدها را در نظر نگیرد، از یک سو در ترازنامه کالا و حسابهای پرداختنی، و از سوی دیگر، در صورت سود و زیان خرید کالا و موجودی کالای پایان دوره، کم نمایی میشود.
ب- کالای امانی
موجودی شرکتها برای فروش بیشتر بخشی از کالاهای خود را برای حق العمل کاران و نمایندگی هایشان ارسال میکنند، در صورتی که در پایان سال مالی کالای نزد حق العمل کاران و نمایندگیها به فروش نرسد، اینگونه کالاها به عنوان کالای امانی نزد دیگران محسوب می شود. بنابراین، در صورتهای مالی شرکت ارسال کننده گزارش میشود. در مقابل، کالای امانی دیگران نزد واحد تجاری، نباید در آمار موجودی کالای پایان دوره ی واحد تجاری منظور شود.
ج- فروشهای خاص
در برخی موارد، به رغم آنکه، مالکیت به خریدار منتقل میشود، اما فروشنده مخاطرات مربوط به کالا را حفظ میکند و یا برعکس، به رغم آنکه مالکیت به خریدار منتقل نمی شود، اما مزایا و مخاطرات کالا به خریدار منتقل میشود. در فروش کالا با حق برگشت، خریدار حق برگشت کالا را به فروشنده دارد. اگر فروشنده بتواند به طور منطقی و معقول میزان کالای برگشتی را برآورد نماید، فروش را شناسایی مینماید. در غیر این صورت، حذف اینگونه موجودیها از موجودی کالای شرکت فروشنده نامناسب است. در فروش اقساطی، اگر فروشنده بتواند، درصد مطالبات غیر قابل وصول را به طور منطقی و معقول برآورد نماید، باید آن را به عنوان فروش تلقی نماید و به تبع موجودی کالا را کاهش دهد. بر طبق استاندارد حسابداری شماره ی ۳ ایران، درآمد عملیاتی، فروش اقساطی فوراً شناسایی میشود، لذا از موجودی کالای واحد تجاری فروشنده کسر میشود.
د- کم نمایی و بیش نمایی موجودی کالای پایان دوره
در صورتی که برخی از اقلام موجودیهای کالا در موجودی کالای پایان دوره منظور نشوند، این مسأله در ترازنامه منجر به کم نمایی موجودی کالا، سود انباشته، سرمایه در گردش و نسبت جاری میگردد. در صورت سود و زیان نیز با بیش نمایی بهای تمام شده کالای فروش رفته منجر به کم نمایی سود خالص میگردد. شایان توجه است، تأثیر بر سود انباشته در سال مالی بعد خنثی میشود، به خاطر آنکه موجودی کالای پایان دوره جاری، موجودی کالای اول دوره مالی بعد محسوب میشود، لذا کم نمایی موجودی کالای اول دوره، منجر به کم نمایی بهای تمام شده کالای فروش رفته و به تبع آن با بیش نمایی سود خالص سود انباشته پیش نمایی میشود، و از آنجا که در سال مالی قبل سود انباشته کم نمایی شده و در سال جاری بیش نمایی، لذا اثر آن خنثی میگردد. عکس موارد فوق نیز، صادق است.
هـ- کم نمایی و بیش نمایی خرید کالا و موجودی کالا
در صورتی که خرید کالا شناسایی نشود و به تبع آن در موجودی کالای پایان دوره منظور نگردد، این امر، در ترازنامه موجب کم نمایی موجودی کالا و حسابهای پرداختنی و منجر به مخدوش شدن نسبت جاری میگردد، و در صورت سود و زیان نیز، موجب کم نمایی خرید کالا و موجودی کالای پایان دوره میشود. هر چند که اینگونه اشتباهات بر سود خالص تأثیر ندارند، اما با کم نمایی یا بیش نمایی خرید کالا (و به تبع موجودی کالای پایان دوره)، داراییها و بدهیها به یک مبلغ کم نمایی یا بیش نمایی میشود.
بهای تمام شده خرید موجودیهای مواد و کالا
بر طبق استاندارد حسابداری شماره 8 ایران، حسابداری موجودی مواد و کالا، بهای تمام شده موجودی مواد و کالا باید در برگیرنده مخارج تبدیل و سایر مخارجی باشد که واحد تجاری در جریان فعالیت معمول خود، برای رساندن کالا یا خدمات به مکان و شرایط فعلی آن متحمل شده است. مواد و کالای خریداری شده، به بهای تمام شده ثبت میشوند و در مورد کالای تولید شده نیز، هزینههای تولید شامل مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و هزینههای سربار است. تخفیفات تجاری ثبت نمیشوند و تخفیفات نقدی خرید در صورت پرداخت در دوره مشمول تخفیف در محاسبه بهای تمام شده کالای خریداری شده لحاظ نمیشوند. البته در این خصوص، دو روش خالص و ناخالص وجود دارد که از طریق مثال زیر تشریح میشوند. بر طبق استاندارد حسابداری مذکور، هزینه بهره یوزانس غیر اختیاری جزئی از بهای تمام شده است، مشروط بر آنکه چنین تخصیصی امکانپذیر باشند.
مثال 2: شرکت منشور کالایی را به مبلغ 1.000.000 و به طور نسیه از شرکت ناشر خریداری نمود در صورتی که شرکت منشور در دوره مشمول تخفیف بدهی خود را بپردازد از یک درصد تخفیف برخوردار میشود. فرض کنید که پرداخت بدهی در دو مقطع طی دوره مشمول تخفیف و بعد از آن، صورت گرفته و هر پرداخت 50 درصد مبلغ خرید بوده است. ثبتهای لازم در دفاتر شرکت منشور در دو روش خالص و ناخالص به قرار زیر خواهد بود:
روش ناخالص روش خالص
خرید کالا 1.000.000 990.000(1)
حسابهای پرداختنی 1.000.000 990.000
حسابهای پرداختنی 500.000 495.000
وجوه نقد 495.000(2) 495.000
تخفیفات نقدی خرید 5.000 (2)
حسابهای پرداختنی 500.000 495.000
تخفیات از دست رفته – 5.000
وجوه نقد 500.000 500.000
(99% × 1.000.000) (1)
495.000 = 5.000 – 500.000‹= 5.000 = 1% × 500.000 (2)
گفتنی است که روش خالص نسبت به روش ناخالص ارجحیت دارد، اما در عمل از روش ناخالص بیشتر استفاده میشود. در روش ناخالص تخفیفات نقدی خرید در صورت سود و زیان از خرید کالا کسر میشود، و در روش خالص تخفیفات از دست رفته به عنوان هزینه مالی در سایر هزینههای غیر عملیاتی گزارش میشود. در واقع، روش تجویز شده در استاندارد ۸، همان روش ناخالص است.
روشهای تخصیص بهای تمام شده موجودیهای مواد و کالا و فرض جریان هزینه
از آنجا که در طول دوره ی مالی، تحصیل کالا به قیمتهای متفاوتی صورت میگیرد، لذا محاسبه بهای تمام شده پیچیده میگردد. از نظر مفهومی، برای تعیین بهای تمام شده کالای فروش رفته باید شناسایی مورد به مورد یا شناسایی ویژه صورت گیرد. اما این عمل اگر ناممکن نباشد، بسیار پرهزینه خواهد بود. در حسابداری برای پاسخگویی به این مشکل، راهکارهای متفاوتی اندیشیده شده است. که این راهکارها بعنوان مفروضات جریان هزینه شناخته شدهاند. گفتنی است که ضرورتاً فرض جریان هزینه انتخابی با جریان فیزیکی ورود و خروج کالا به/ از انبار واحد تجاری مطابقت نخواهد داشت. به بیان دیگر ممکن است فرض جریان هزینه با ورود و خروج فیزیکی کالا یکسان باشد یا نباشد. هدف عمده در انتخاب یک فرض جریان هزینه باید انتخاب جریان هزینهای باشد که به وضوح سود دوره را نشان دهد. بر طبق بند ۲۹ استاندارد حسابداری شماره ۸ ایران، حسابداری موجودی مواد و کالا، بیان شده است، بهای تمام شده موجودی ماد و کالا باید با استفاده از روشهای شناسایی ویژه، اولین صادره از اولین وارده یا میانگین مواد و موزون محاسبه شود.
الف- شناسایی ویژه
در روش شناسایی ویژه، فروش هر قلم کالا ردیابی میشود تا مشخص شود، مربوط به کدام قلم خرید کالا است. به بیان دیگر، تک تک صورتحسابهای خرید کالا بررسی میشود، برای آنکه مشخص گردد کالای مربوط به کدامیک از آنها به فروش رسیده تا به بهای تمام شده کالای فروش رفته منظور شود و کدامیک از آنها به فروش نرسیده تا به عنوان موجودی کالا شناسایی شود. این روش در مواردی که گردش کالا پایین است، نظیر فروش اتومبیل، کشتی و هواپیما کاربرد دارد. البته در بیشتر موارد به کارگیری این روش مشکل است. معمولاً به کارگیری این روش امکانات دستکاری سود را برای مدیریت فراهم میکند. مدیریت در روش شناسایی ویژه به سهولت میتواند سود واحد تجاری را در طول دورههای مالی مختلف هموار نماید (هموار سازی سود). گفتنی است، از آنجا که در روش شناسایی ویژه، بهای تمام شده کالای فروش رفته مورد به مورد لحاظ میشود، لذا بهای تمام شده کالای فروش رفته بطور واقعی محاسبه میشود و به تبع آن تطابق بطور کامل رعایت میشود. این فرض جریان هزینه با جریان فیزیکی مطابقت دارد. فرض کنید، یک واحد تجاری ۲۰ دستگاه پژو ٤٠٥ خریداری میکند، هنگام فروش به سهولت میتواند از روش شناسایی ویژه استفاده کند چون مدارک هر یک به آسانی قابل ردیابی است.
ب- اولین صادره از اولین وارده (فایفو)
روش فایفو فرض میکند کالا به همان ترتیبی که خریداری میشود به همان ترتیب نیز فروخته میشود. یا درخصوص واحدهای تجاری تولیدی، مواد به همان ترتیبی که خریداری میشود به همان ترتیب نیز در فرایند تولید، مصرف میشود. به بیان دیگر، کالا یا موادی که ابتدا خریداری شده، ابتدا نیز به فروش یا به مصرف رسیده است. بنابراین، موجودیهای پایان دوره از خریدهای پایانی میباشند.
گفتنی است که برای محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته در روش فايفو، فرض فايفو به کار میرود، در حالی که برای محاسبه بهای تمام شده کالای پایان دوره عکس آن عمل میشود. به سخن دیگر، در روش فایفو برای محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته از خریدهای اولیه (و موجودی کالای اول دوره) استفاده میشود، در صورتی که برای محاسبه بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره از خریدهای آخر استفاده میگردد. یعنی، فایفو براساس واحدهای فروش رفته نامگذاری شده است.
یکی از اهداف روش فایفو، نزدیک شدن به جریان فیزیکی کالا است. هنگامی که جریان فیزیکی كالا واقعاً فايفو باشد، روش فایفو به طور تنگاتنگی به شناسایی ویژه نزدیک میشود. این روش به مدیریت اجازه دستکاری سود را نمیدهد. یکی دیگر از مزیتهای فایفو آن است که بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره بر اساس آخرین قیمتها در پایان سال مالی در ترازنامه گزارش میشود و به تبع آن یکی از معایب آن، این است که بهای تمام شده جاری یا آخرین قیمتها در پایان سال مالی در صورت سود و زیان برای تطابق با فروش گزارش نمیشوند. گفتنی است که به کارگیری روش فایفو در هر دو سیستم نگهداری کالا نتایج یکسانی را به همراه دارد.
ج- میانگین موزون
در روش میانگین موزون، همانطور که از عنوان آن پیداست، ابتدا میانگین موزون هر واحد بدست میآید، سپس بر اساس تعداد کالای پایان دوره (یا هر مقطع زمانی دیگر) ارزش کالای موجود محاسبه میشود. در این روش به هر مورد خرید (و موجودی کالای اول دوره) با توجه به تعداد آن وزن داده میشود. عنوان این روش در سیستم ادواری نگهداری کالا روش میانگین موزون ثابت و در سیستم دائمی نگهداری کالا روش میانگین متحرک میباشد. به بیان دیگر، در سیستم ادواری تنها یک دفعه میانگین موزون از طریق تقسیم بهای تمام شده کالای آماده بری فروش کل دوره مالی بر تعداد کالای آماده برای فروش کل دوره مالی بدست میآید و حاصلضرب این میانگین در تعداد موجودی کالای پایان دوره، بهای تمام شده کالای پایان دوره خواهد بود و در صورتی که بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره از بهای تمام شده کالای آماده برای فروش کسر گردد، حاصل، بهای تمام شده کالای فروش رفته کل دوره ی مالی خواهد بود. در سیستم دائمی هر مورد خرد جدید که صورت میگیرد یک میانگین موزون جدید بدست میدهد. یعنی در روش میانگین متحرک ممکن است در طول دوره مالی چندین مرتبه میانگین موزون، با توجه به تعداد خرید کالا، محاسبه شود، بنابراین، بهای تمام شده کالای فروش رفته در طول دوره مالی میتواند به نرخهای متفاوتی برای هر مرتبه فروش کالا محاسبه شود و برای محاسبه بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره، آخرین میانگین موزون محاسبه شده در دوره مالی مورد استفاده قرار میگیرد. گفتنی است که در سیستم دائمی برای محاسبه ی میانگین موزون هر واحد، در هر بار که کالای جدید خریداری میشود، کالای آماده برای فروش، هم از لحاظ بهای تمام شده و هم از لحاظ تعدادی محاسبه میشود سپس با تقسیم بهای تمام شده کالای آماده برای فروش بر تعداد کالای آماده برای فروش، میانگین بهای تمام شده جدید هر واحد به دست میآید.
روشهای میانگین معمولاً به دلیل عملی (کاربرد در عمل) توجیه پذیر میباشند. این روشها هم ساده، و هم عینی میباشند و دستخوش دستکاریهای سود توسط مدیریت قرار نمیگیرند.
طرفداران روشهای میانگین معتقدند که تعیین جریان فیزیکی کالا در اغلب موارد مشکل است، لذا بهتر است روشهای میانگین به کار گرفته شود.
مثال 3: شرکت مسعود در تاریخ 1/1/1386 تعداد ۱۰۰ واحد کالا به قیمت هر واحد 3.600 ریال داشته است. خرید و فروش کالا در طول سال مالی ٨٦ در جدول ارائه شده است:
با توجه به مفروضات مستقل زیربهای تمام شده موجودی کالای پایان سال مالی ۸۶ و بهای تمام شده کالای فروش رفته سال مالی ٨٦ محاسبه میشود:
فرض اول: فرض جریان هزینه، شناسایی ویژه باشد و تعداد 700 واحد موجودی کالای سال مالی 86 شامل 300 واحد از خرید تاریخ 15/3، 150 واحد از خرید تاریخ 30/7 و مابقی از خرید تاریخ 20/12 باشد.
فرض دوم: فرض جریان هزینه، اولین صادره از اولین وارده (فایفو) و سیستم نگهداری هم ادواری و هم دائمی باشد.
فرض سوم: فرض جریان هزینه، میانگین موزون و سیستم نگهداری هم ادواری و هم دائمی باشد.
تاریخ تعداد خرید یا فروش قیمت هر واحد (ریال)
31/1 200 خرید 3.450
15/2 150 خرید 3.800
31/2 100 فروش 5.000
15/3 300 خرید 3.600
31/3 250 خرید 3.600
15/5 400 فروش 5.000
31/6 350 فروش 5.000
30/7 500 خرید 3.860
30/9 200 فروش 5.000
30/10 300 فروش 5.000
30/11 600 خرید 4.000
15/12 300 فروش 5.000
20/12 250 خرید 4.940
فرض اول:
1.080.000= 3.600×300
579.000 = 3.860×150
1.235.000 = 4.940×250
موجودی کالای پایان دوره 2.894.000 = 1.235.000 + 579.000 + 1.080.000
تعدادی کالای آماده برای فروش 2.350 = 250 + 600 + 500 + 250 + 300 + 150 + 200 + 100
تعداد کالای فروش رفته 1.650 = 300 + 300 + 200 + 350 + 400 + 100
تعداد موجودی کالای پایان دوره 700 = 1.650 – 2.350
بهای تمام شده کالای آماده برای فروش:
3.860×500)+(3.600×250)+(3.600×300) + (3.800×150) + (3.450×200) + (3.600×100)) +
9.165.000 = (4.940×250)+(4.000×600)
مبلغ 9.165.000 ریال بهای تمام شده کالای مادآماده برای فروش باید هم به تعداد فروش رفته طی سال مالی 86 یعنی، 1.650 واحد و هم به تعداد موجودی کالای پایان سال مالی 86 یعنی، 700 واحد اختصاص یابد. از آنجا که در فرض (روش) شناسایی ویژه، بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره، مبلغ 2.894.000 ریال تعیین شده است، لذا اختلاف بهای تمام شده کالای آماده برای فروش و بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره، بهای تمام شده کالای فروش رفته به قرار زیر محاسبه میشود:
6.271.000= 2.894.000 – 9.1165.000
فرض دوم: سیستم ادواری:
1.235.00 = 4.940×250
1.800.000 = 4.000×450
موجودی کالای پایان دوره 3.035.000 = 1.800.000 + 1.235.000
از آنجا که در فرض (روش) اولین صادره از اولین وارده (فایفو) در سیستم ادواری، بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره مبلغ 3.035.000 ریال تعیین شده است لذا:
بهای تمام شده کالای فروش رفته 6.130.000 = 3.035.000 – 9.165.000
اثبات:
+(3.860×500) + (3.600×250) + (3.600×300) + (3.800×150) + (3.450×200) + (3.600×100)
6.130.000 = (4.000×150) + (3.860×500)
توضیحات این روش: از آنجا که در فایفو فرض میشود کالا به ترتیب خرید، فروخته میشود، لذا 700 واحد موجودی کالای پایان دوره شامل 250 واحد 4.940 ریالی تاریخ 20/12 و 450 واحد 4.000 ریالی در تاریخ 30/11 است.
سیستم دائمی: فرض (روش) اولین صادره از اولین وارده (فایفو) در هر دو سیستم نگهداری کالا نتایج یکسانی دارد، لذا بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای
فروش رفته طی دوره، همان مبالغ یعنی به ترتیب مبالغ 3.035.000 و 6.130.000 ریال میباشند.
فرض سوم: سیستم ادواری: از آنجا که سیستم، ادواری است، لذا میانگین موزون یک مرتبه برای تمام طول دوره مالی محاسبه میشود.
میانگین موزون بهای تمام شده هر واحد 3.900 =
موجودی کالای پایان سال مالی 86 2.730.000 = 3.900 × 700
بهای تمام شده کالای فروش رفته 6.350.000 = 2.730.000 – 9.165.000
اثبات:
6.435.000 = 3.900 × 1.650
سیستم دائمی: از آنجا که سیستم، دائمی است، لذا میانگین موزون متحرک مورد استفاده قرار میگیرد.
ورودی | خروجی | مانده | |||||||
تاریخ وشرح | تعداد | فی | مبلغ | تعداد | فی | مبلغ | تعداد | فی | مبلغ |
1/1 مانده | 100 | 3.600 | 360.000 | 100 | 3.600 | 360.000 | |||
31/1 خرید | 200 | 3.450 | 690.000 | 300 | 3.500(1) | 1.050.000 | |||
15/2 خرید | 150 | 3.800 | 570.000 | 450 | 3.600 | 1.620.000 | |||
31/2 فروش | 100 | 3.600 | 360.000 | 350 | 3.600 | 1.260.000 | |||
15/3 خرید | 300 | 3.600 | 1.080.000 | 650 | 3.600 | 2.340.000 | |||
31/3 خرید | 250 | 3.600 | 900.000 | 900 | 3.600 | 3.240.000 | |||
15/5 فروش | 400 | 3.600 | 1.440.000 | 500 | 3.600 | 1.800.000 | |||
31/6 فروش | 350 | 3.600 | 1.260.000 | 150 | 3.600 | 540.000 | |||
30/7 خرید | 500 | 3.860 | 1.930.000 | 650 | 3.800 | 2.470.000 | |||
30/9 فروش | 200 | 3.800 | 760.000 | 450 | 3.800 | 1.710.000 | |||
30/10 فروش | 300 | 3.800 | 1.140.000 | 150 | 3.800 | 570.000 | |||
30/11 خرید | 600 | 4.000 | 2.400.000 | 750 | 3.960 | 2.970.000 | |||
15/12 فروش | 300 | 3.960 | 1.188.000 | 450 | 3.960 | 1.782.000 | |||
20/12 خرید | 250 | 4.940 | 1.235.000 | 700 | 4.310 | 3.017.000 |
3.500 = 300÷1.050.000 (1)
از آنجا که سیستم، دائمی است لذا در هر مقطع از زمان موجودی کالا هم از لحاظ تعدادی و هم از لحاظ ریالی مشخص است.
همانطور که از جدول بالا مشخص است، مانده موجودی کالای پایان دوره از لحاظ تعدادی، ۷۰۰ واحد و از لحاظ ریالی مبلغ 3.017.000 ريال است.
لذا:
بهای تمام شده ی کالای فروش رفته 6.148.000 = 3.017.000 – 9.165.000
اثبات:
6.148.000 = 1.188.000 + 1.140.000 + 760.000 + 1.260.000 + 1.440.000 + 360.000
توضیح روش میانگین موزون متحرک: همانطور که در جدول بالا ملاحظه می نمائید، مانده اول دوره از لحاظ تعدادی ۱۰۰ و از لحاظ ریالی 360.000ریال است که به ترتیب تعداد و بهای تمام شده کالای آماده برای فروش در ابتدای دوره مالی محسوب میشوند، از تقسیم مبلغ ٣٦٠.٠٠٠ ريال بر تعداد ۱۰۰ واحد میانگین موزون هر واحد مبلغ ٣.٦٠٠ ريال بدست میآید. پس از اعمال خرید 31/1 در ستون مانده، تعداد ۳۰۰ واحد و مبلغ ۱.۰۵۰.۰۰۰ ریال گردیده است، لذا حاصل تقسیم مبلغ اخیر بر تعداد ۳۰۰ واحد، میانگین موزون جدید خواهد بود. پس از اعمال خرید 15/2 میانگین موزون در این تاریخ برای هر واحد مبلغ ۳.٦٠٠ ریال میگردد، از آنجا که تا تاریخ 31/2 این میانگین تغییر ننموده است، لذا برای محاسبه بهای تمام شده تعداد ۱۰۰ واحد کالای فروش رفته این تاریخ، میانگین موزون تاریخ 15/2 مورد استفاده قرار گرفته است. سایر محاسبات نیز به همین ترتیب صورت گرفته است.
اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش
در مواردی که خالص ارزش فروش موجودی کالا از بهای تمام شده آن کمتر است، باید موجودی کالا را به خالص ارزش فروش آن گزارش نمود. این امر، یک انحراف عمده از بهای تمام شده محسوب میشود. در مواردی که منافع اقتصادی آتی یک دارایی از بهای تمام شده آن کمتر است باید این کاهش شناسایی شود. بنابراین، موجودی کالا بر مبنای اعمال قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش در صورتهای مالی گزارش میشود.
بر طبق بند ٤ استاندارد حسابداری شماره ۸ ایران، حسابداری موجودی مواد و کالا، تصریح شده است، موجودی مواد و کالا باید بر مبنای اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش تک اقلام یا گروههای اقلام مشابه اندازهگیری شود. در استاندارد حسابداری مذکور خالص ارزش فروش به قرار زیر تعریف شده است:
خالص ارزش فروش عبارت است از بهای فروش (بعد از کسر تخفیفات تجاری ولی قبل از تخفیفات مربوط به تسویه حساب) پس از کسر:
الف- مخارج برآوردی تکمیل، و
ب- مخارج برآوردی بازاریابی، فروش و توزیع.
طبق بند ٤٥ استاندارد حسابداری مذکور نیز دلایل اصلی کاهش خالص ارزش نسبت به بهای تمام شده به قرار زیر میباشند:
- افزایش هزینهها یا کاهش قیمت فروش، 2. خرابی موجودی، 3. نابابی موجودی، ٤ فروش عمدی با زیان، و 5. وقوع اشتباهات در تولید یا خرید.
مثال 4: با توجه به اطلاعات زیر و اعمال قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش موجودی کالای پایان سال مالی محاسبه میشود:
قیمت فروش ۲۰.۰۰۰ ریال، هزینههای تکمیل و واگذاری مبلغ ۳.۰۰۰ ریال، و بهای تمام شده ۲۳.۰۰۰ ریال.
خالص ارزش فروش 17.000 = 3.000 – 20.000
یهای تمام شده 23.000>17.000 خالص ارزش فروش، مبلغ ۱۷.۰۰۰ مبنای گزارش موجودی کالای پایان سال است.
مثال 5: با توجه به اطلاعات زیر و اعمال قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش، مبلغ قابل گزارش هر یک از انواع موجودی کالا تعیین میشود: (ارقام به ریال)
نوع کالا بهای تمام شده خالص ارزش فروش اقل بهای تمام شده و خاص ارزش فروش
الف 100 90 90 خالص ارزش فروش
ب 90 85 85 خالص ارزش فروش
ج 80 75 85 خالص ارزش فروش
د 70 80 70 بهای تمام شده
هـ 60 70 60 بهای تمام شده
ن 50 60 50 بهای تمام شده
و 40 55 40 بهای تمام شده
مثال 6: با توجه به اطلاعات مثال 5 که هر یک از اقلام موجودی کالا به طور جداگانه برای اعمال قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش در نظر گرفته شده بودند، فرض کنید که کالای الف، ب و ج از یک طبقه و سایر کالاها از طبقه دیگر میباشد. مبلغ موجودی کالا قابل گزارش در صورتهای مالی به قرار زیر محاسبه میشود: (ارقام به هزار ریال)
مبلغ گزارش موجودی کالا
نوع کالا بهای تمام شده خالص ارزش فروش قلم به قلم طبقه به طبقه
الف 100 90 90
ب 90 80 80
ج 80 70 70
جمع طبقه اول 270 240 240 240
د 70 65 65
هـ 60 70 60
ن 50 60 50
و 40 50 40
جمع طبقه دوم 220 245 215 220
460
همانطور که ملاحظه مینمایید روش قلم به قلم منجر به گزارش کمتر و روش طبقه طبقه منجر به گزارش بیشتر موجودی کالا گردیده است. در عمل، روش قلم به قلم بیشتر کاربرد دارد.
روشهای ثبت خالص ارزش فروش
- روش مستقیم
- روش ذخیره (غیر مستقیم)
در روش مستقیم کاهش ارزش به طور مستقیم در بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی کالا لحاظ میشود.
در روش ذخیره، کاهش ارزش به حساب ذخیره منظور میشود و در مقابل زیان کاهش ارزش به طور جداگانه در صورت سود و زیان گزارش میشود.
مثال 7: با توجه به اطلاعات زیر ثبتهای لازم درخصوص موجودی کالا در سیستم ادواری و دائمی در دو روش مستقیم و غیر مستقیم ارائه میشود: (ارقام به ریال)
موجودی کالا بهای تمام شده خالص ارزش فروش
اول دوره 1.000.000 1.000.000
پایان دوره 1.400.000 1.200.000
سیستم ادواری:
روش مستقیم
بهای تمام شده کالای فروش رفته 1.000.000
موجودی کالا 1.000.000
موجودی کالا 1.200.000
بهای تمام شده کالای فروش رفته 1.200.000
روش غیر مستقیم (ذخیره)
بهای تمام شده کالای فروش رفته 1.000.000
موجودی کالا 1.000.000
موجودی کالا 1.400.000
بهای تمام شده کالای فروش رفته 1.400.000
هزینه کاهش ارزش موجودی کالا 200.000
ذخیره کاهش ارزش موجودی کالا 200.000
سیستم دائمی:
روش مستقیم
بهای تمام شده کالای فروش رفته 200.000
موجودی کالا 200.000
روش غیر مستقیم
هزینه کاهش ارزش موجودی کالا 200.000
ذخیره کاهش ارزش موجودی کالا 200.000
شایان توجه است که روش ذخیره نسبت به روش مستقیم مرجع است، به خاطر آنکه زیان کاهش ارزش جداگانه در صورت سود و زیان گزارش میشود، اما در روش مستقیم زیان در بهای تمام شده کالای فروش رفته پنهان میشود. به کارگیری هر دو روش در دورههای مالی مختلف آثار مالی یکسانی دارد. به بیان دیگر، سود یا زیان خالص حاصل از به کارگیری دو روش مذکور در دورههای مالی مختلف با یکدیگر برابر خواهد بود. درخصوص روش ذخیره، برخی حسابداران معتقدند که در سال مالی بعد در صورتی که موجودی کالای مورد نظر به فروش برسد، باید ذخیره مربوطه نیز حذف شود، در غیر این صورت ذخیره در دفاتر باقی میماند.
برخی دیگر از حسابداران اعتقاد دارند که حساب ذخیره هنگام فروش کالا نباید بسته شود، بلکه در پایان سال مالی بعد براساس خالص ارزش فروش، تعدیلات لازم در آن ایجاد میشود. به مثال 8 درخصوص تعدیل ذخیره توجه نمایید:
مثال 8: با توجه به اطلاعات زیر اثر تعدیل ذخیره کاهش ارزش موجودی کالا بر سود واحد تجاری تعیین میشود: (ارقام به هزار ریال)
تاریخ بهای تمام شده خالص ارزش فروش
30/12/83 2.000 1.200
29/12/84 1.800 1.500
29/12/85 1.300 1.400
29/12/86 1.700 1.550
تاریخ ذخیره مورد نیاز تعدیل ذخیره تغییرات ذخیره اثر تعدیل ذخیره بر سود واحد تجاری
30/12/83 800 800 افزایش هزینه به مبلغ 800
29/12/84 300 500 کاهش درآمد به مبلغ 500
29/12/85 0 300 کاهش درآمد به مبلغ 300
29/12/86 150 150 افزایش هزینه به مبلغ 150
همانطور که در جدول بالا مشخص است در سالهای مالی پس از ایجاد ذخیره در صورتی که خالص ارزش فروش موجودی کالا افزایش یابد تنها تا سقف پوشش هزینه شناسایی شده قبلی، درآمد شناسایی میشود. در واقع، این درآمد همان بازیافت هزینه شناسایی شده قبلی است.
در بند 46 استاندارد حسابداری شماره 8 ایران، تصریح شده است: «مبلغ دفتری موجودی مواد و کالای فروخته شده باید در دورهای که درآمد مربوط شناسایی میگردد، به عنوان هزینه شناسایی شود. مبلغ کاهش ارزش موجودی مواد و کالای ناشی از اعمال قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش و کلیه زیانهای مرتبط با موجودی مواد و کالا را باید در دوره کاهش ارزش یا وقوع زیانهای مربوط به عنوان هزینه شناسایی کرد. در مورد موجودیهایی که در دوره قبل به مبلغی کمتر از بهای تمام شده، ارزیابی شده است و در دوره جاری به دلیل افزایش در خالص ارزش فروش، به مبلغ بیشتری ارزیابی گردد، هرگونه افزایش از این بابت در دوره جاری باید به عنوان درآمد یا کاهش هزینه دوره جاری (حداکثر تا جبران کاهش قبلی) شناسایی شود. علاوه بر این، در بندهای 39 و 40 تصریح شده است، در شرایط استثنایی، اگر نتوان خالص ارزش فروش را تعیین نمود، و احتمال رود که بهای جایگزینی در حد متعارفی از خالص ارزش فروش کمتر باشد، بهای جایگزینی میتواند تقریبی قابل قبول برای خالص ارزش فروش تلقی شود. در مواردی که خالص ارزش فروش موجودی مواد اولیه، کمتر از بهای تمام شده آن است، به شرطی که کالاهایی که از مواد مزبور ساخته میشود بتواند با سود به فروش رسد، مبلغ دفتری موارد اولیه کاهش نمییابد.
برگرفته از کتب حسابداری مالی جلد اول آقای دکتر یدالله تاری وردی و عصاره حسابداری مالی آقای دکتر کاظم نحاس.
جهت آموزش بکارگیری مطالب فوق در سیستم های حسابداری ( نرم افزار سپیدار) و تهیه صورتهای مالی،گروه آموزش تخصصی مالی و حسابداری چکاه با برگزاری دوره های حضوری و آنلاین در یک دهه فعالیت در خدمت شما عزیزان میباشد
در این بخش ویدیو آموزش استاندارد حسابداری شماره 8 توسط آقای یوسف چکاه خدمتتان ارایه میگردد.
دیدگاهتان را بنویسید